در فراسوی اربعین، صدای عدالت و صداقت شنیده میشود، صدایی که از ژرفای خاک کربلا روییده و تا ابد الدهر ادامه خواهد داشت.
این روزها در یک گوشهای از کره خاکی در قسمتی از خاورمیانه هیاهویی است، تنها به وسعت 80 کیلومتر! چنان شوری را به جهان بخشیده است که انسانهای آزاده را به سوی خود میکشاند.
این روزها در فاصله شهر «نجف تا کربلا» غوغا است، فریاد «لبیک یا حسین» فضای آسمان را عطرآگین کرده است، زمانی به اربعین حسینی باقی نمانده است، مشتاقان ثارالله این مسیر را به تأسی از بزرگان دینیشان با پای پیاده و گاه با پای برهنه طی میکنند.
زائران ایرانی پس از زیارت ابوالعجایب امیرالمؤمنین(ع) بیشتر مشتاق مسیر نجف تا کربلا هستند، البته برخی از هیآت هم مسیر بغداد تا کربلا را ترجیح میدهند.
در این 80 کیلومتر عشاقی مشاهده می شود که هر یک به نوبه خود سعی میکنند عشق و ارادت خویش را به سالار شهیدان نشان دهند، از کودکان 4 و 5 ساله گرفته که با دستان کوچکشان سنگینی پارچ آب را تحمل میکنند و با خواهش و تمنا به زائران آب تعارف میکنند که زوار حسینی با دیدن این صحنهها اشک بر گونههایشان جاری میشود.
یا پیرمردی با پشتی خمیده آرام آرم قدم بر میدارد و با هر قدمی فریاد یا حسین سر میدهد، مادرانی که کودکان خردسال خویش را در آغوش گرفتهاند و خستگی نمیشناسند، گویی که در ابتدای مسیر هستند.
این مسیر عاشقی معمولا در 3 روز و 2 شب طی میشود، بیشتر زوار حرم حسینی پیاده میروند، اما برخی از افرادی که توانای پیادهروی ندارند، خودروهایی از سوی ارتش عراق تعبیه شده که کار جابجایی این زوار را انجام میدهند.
مرسوم است که زوار در قالب گروههایی مسیر پیادهروی اربعین را انجام میدهند و هر گروه برای خود پرچم مشخصی دارد، اما پیدا کردن پرچم در میان آن همه پرچم کار سادهای نبست.
برای اینکه زائر بتواند تشخیص دهد که تا رسیدن به کربلا چقدر باقی مانده است، تیرهای برق را از 1 تا 1460 شمارهگذاری شدهاند، هر کدام دقیقاً 50 متری با هم فاصله دارند.
استفاده از کفشهای راحتی بهترین روش برای پیادهروی مطلوب است، البته بیشتر عربها دمپایی به پا میکنند، شاید آنها این روش را بهترین راهکار میدانند، استفاده از کوله پشتی هم مناسبترین وسیله برای حمل بار در پیاده روی نجف تا کربلا است که هم بر سرعت زائر میافزاید و هم خستگی ناشی از پیادهروی را کم میکند.
یکی از نکاتی که توجه زائر ایرانی را به خود جلب میکند، وسیله حمل بار برخی عربهاست، آنها از جعبه میوه برای حمل بار استفاده میکنند، به طوری که یک سر طناب را در آن حلقه میکنند و سر دیگر را در دست میگیرند که اغلب هم مشاهده میشود کودکان خود را در درون آن قرار میدهند.
شاید در این سفر تنها چیزی که نیاز نباشد، زائر همراه خود نبرد، بردن انواع و اقسام خوردنی و نوشیدنیهاست، چرا که با پا گذاشتن در مسیر پیادهروی به آسانی به علت آن پی خواهد برد!
چرا که در طول مسیر موکبهایی نظیر ایستگاههای صلواتی ما در ایران، وجود دارد که در آن انواع پذیرایی صبحانه، ناهار و شام، انواع طعام از ماهی، ساندویچ و میوهها و آشامیدنیهای مختلف از چای، قهوه، نوشابه گرفته تا ماساژ و درمان پای زائران!
کافی است که خدام این موکبها زائری را ببینند که از طعام آنها نخورد یا آبی ننوشد، آن وقت است که اجازه نمیدهند زائر از آنجا بیرون برود! برای همین بیشتر زوار حسینی ترجیح میدهند که مقدار کمی از نذری بخورند تا بتوانند به راه خود ادامه دهند.
خدام موکبها چنان به زائر حسین(ع) عشق میورزند که برای خدمترسانی به زوار از یکدیگر سبقت میگیرند، حتی گاهی دیده میشود مردم روستاهای در کنار مسیر خاک پای زائران را به تبرک میبرند.
وضعیت سرویس بهداشتی در حد مطلوبی قرار دارد، با اینکه جمعیت زوار زیاد است، اما خدام به طور مرتب به تمیزی سرویسهای بهداشتی مبادرت میکنند.
زائر در مسیر حرکت به سوی حرم حسینی دغدغه جا و مکان برای استراحت و خوابیدن ندارد، چرا که برخی موکبها برای استقرار زائران تمهیداتی را اندیشیدهاند، پس نیازی نیست که زائر پتو یا ملحفهای را با خود حمل کند و بر خستگی سفر پیادهروی خود بیافزاید.
برای شارژ موبایل و لپ تاپ هم مشکلی در مسیر نیست، چرا که پنلهای 15 تا 20 تایی در هر یک کلیومتر قرار دادهاند.
زائر در روز سوم هنگامی که خورشید به غروب میگراید، گنبد طلایی را از دور مشاهده میکند، ناخودآگاه «یا حسین» بر زبانش جاری میشود و با چشمانی اشکآلود این بار سریعتر از قبل قدم بر میدارد.
آری! همه چیز برای یک پیادهروی عاشقانه مهیاست، راهی که میتواند تمرین پیادهرویهای ظهور باشد، کافی است همت کنیم و یک «یا حسین» بگوییم، چرا که در آن سوی مسیر، مولایمان حسین(ع) چشم انتظار است . . .